45 ماهگیت مبارک دردانه ام......
پیش از تو آبی آرام اجازه جاری شدن را نداشت شقایق عاشق بود و اجازه دوست داشتن را نداشت آسمان غمگین بود چاره ای جز گریستن نداشت .... پیش از تو قلبها بی ستاره بود و تنها .... غروب بی افق بود و سپیده دم بی نور .... فاصله ها مبهم بود و رویاها حقیقتی تلخ عشق احساس غریب بود و ابدیت بی مفهوم و پوچ پیش از تو چشمها در حسرت یک نگاه عاشقانه بود و چراغ ساحل آسودگی ها در بی کرانی دریا ناپدید می شد پیش از تو نیازمند چیزی بودم که باورش کنم و توآمدی و اکنون به برکت وجود توست که معنای واقعی عشق را درک کرده ام ...
نویسنده :
بابا و مامان
13:15