تقدیم به همه مادران دنیا
" تقدیم به همه مادران دنیا "
در عالم کودکی به مادرم قول دادم که تا همیشه هیچ کس را بیشتر از او دوست نداشته باشم ، مادرم مرا بوسید و گفت : نمی توانی عزیزم !
گفتم می توانم، من تو را از پدرم و خواهر و برادرم بیشتر دوست دارم.
مادر گفت یکی می آید که نمی توانی مرا بیشتر از او دوست داشته باشی..
نوجوان که شدم دوستی عزیز داشتم ،ولی خوب که فکر می کردم مادرم را بیشتر دوست داشتم.
معلمی داشتم که شیفته اش بودم ولی نه به اندازه مادرم..
بزرگتر که شدم عاشق شدم ، خیال کردم نمی توانم به قول کودکی ام عمل کنم ولی وقتی پیش خودم گفتم کدامیک را بیشتر دوست داری باز در ته دلم این مادر بود که انتخاب شد...
سالها گذشت و یکی آمد... یکی که تمام جان من بود...
همانروز مادرم با شادمانی خندید و گفت دیدی نتوانستی...
من هرچه فکر کردم او را از مادرم و از تمام دنیا یشتر می خواستم.او با آمدنش سلطان قلب من شده بود.
من نمی خواستم و نمی توانستم به قول دوران کودکیم عمل کنم...
آخر من خودم مادر شده بودم...
تقدیم به مادر مهربانم:
ای مهربانترین فرشتهی خدا
بگو چگونه تو را در قاب دفترم توصیف کنم؟
صبر و مهربانیت را چطور در ابعاد کوچک ذهنم جا دهم؟
آن زمان که خط خطی های بیقراری ام را با مهر و محبّتت پاک میکردی و با صبر و بردباری
کلمه به کلمه ی زندگی را به من دیکته میگفتی خوب به خاطرم مانده است.
و من باز فراموش میکردم محبت تشدید دارد.
در تمام مراحل زندگی، قدم به قدم، هم پای من آمدی، بار ها بر زمین افتادم و هر بار با مهربانی دستم را
گرفتی.آری، از تو آموختم، حتی در سخت ترین شرایط ،
امید را هرگز از یاد نبرم.
یادم نمیرود چه شب ها که تا صبح بر بالینِ من، بوسه بر پیشانیِ تب دارم میزدی
و چه روزها که با مهر مادرانه ات لقمههای عشق را در دهانم میگذاشتی
و من باز لجبازتر از همیشه دستت را رد میکردم!
وقتی بوسه بر دستانت میزنم،
یاد کودکیام میافتم که همیشه به خاطر لطافت دستانت به همه فخر میفروختم
و حال به خاطر خشکی دستانت با افتخار میگویم این دستان مادر من است که تمام زندگیاش را به
پای من گذاشت؛
من با نوازش همین دست ها بزرگ شدم و امروز با تمام وجودم میگویم:
مادرم مدیون تمام مهربانیهایت هستم,
و کمی کمتر از آنچه تو دوستم داری، دوستت دارم.
ای کاش مادرامون عمر جاودانه داشتند
میدانی...
بعضی ها را هر چقدر که بخوانی... خسته نمیشوی!
بعضی ها را هر چقدر گوش دهی... عادت نمیشوند!
بعضی ها هر چقدر تکرار شوند... باز بکرند و ناب!
دیده ای !
شنیده ای!
بعضی ها بی نهایتند!
مثل مادر.........................