گل نازم
دختر نازم چند وقته اینقدر شیرین زبون شدی که من و بابا بوسه
بارونت می کنیم.دیروز وقتی از مهد اومدی فوری گفتی مامان بابایی
الان میاد منو بوسم می کنه مگه نه فهمیدم که چقدر حساسی گلم
خیلی به بابایی وابسته تر از قبل شدی .به منم مدام میگی بهترین
دوستای من مامان و بابا. فدای دختر گلم که مثل مامانش پر احساسه.
این روزها که به 3 سالگیت نزدیکه دارم حس می کنم که واقعا بزرگ
شدی و برا خودت خانم شدی.به قول خودت ارایشی مامان بر میداری
می گی مامان من دخترم باید لژلب بزنم ولی پارسا پسر نباید بزنه.
کلی تو کارای خونه کمکم می کنی سر جارو برقی رو میاری می گی
مامانی نگا جارو کردم قربون عزیز دلم.در ضمن اینقدر وسواسی
هستی از همین حالا هر جایی دستشویی نمیری دیگه با اصرار من قبول میکنی.
بعضی وقتها که مشغول کاراهستم یه لحظه میگم وای پارمیس می
بینم نیم ساعته داری نقاشی میکشی خیلی علاقه داری فعلا که
یکی از علائق پارمیسم رو فهمیدم.اینو از بابایی به ارث بردی چون
مامانی فقط یه گل بلده بکشه.شاید صد تاباب اسفنجی کشیدی
اینقد دقیق می کشی حتی مردمک چشمشم می کشی.
وقتی داریم از مهد برمیگردیم می گم چه خبرا دخترم با یه احساسی از
دوستات می گی مثلا امروز می گفتی مامان من بیسکویت به یسنا
میدم چون باهام بازی می کنه منم دوستش دارم. با پونه قهرم چون
وقتی دارم برا خاله شعر می خونم می گه تو داری اشتباه می خونی.
خاله سمیرا می گه پارمیس اولین بچه ای هست که بعد از من شعر رو
تکرار می کنه.افرین دختر باهوشم
خیلی به ورزش علاقه داری من که دراز نشست می رم قشنگ میای
کنارم دراز می کشی هر کاری من انجام میدم تکرار می کنی.خونه بابا
بزرگ هم میریم فوری میری سوار دوچرخه ورزشی میشی می گی
مامان ببینم چیکار می کنم.
اول اینو می چرخونم تا بتونم رکاب بزنم
ایشالله همیشه موفق باشی دختر عزیزم