تولد سه سالگی
تولد سه سالگی چندمین تولد توست؟
و چندمین انبساط مجدد کائنات؟
این چندمین بارخلقت است؟
و چندمین انفجار سکوت؟
چندمین لبخند آفرینش؟
خورشید را چندمین بار است که میبینی؟
و پروانه ساعتها چندمین بار است که میچرخد؟
و ثانیه چندمین بار است که به احترام تو برمیخیزد؟
چندمین بار است که مجدداً نفس میکشی؟
چندمین دم!؟
چندمین آن!؟
آه که تو چقدر خوشبختی!
و جهان چه پرغوغاست
که سومین تولد تو را جشن میگیرد . . .
پارمیس عزیزم بالاخره روز تولدت رسید و با هم اونو جشن
گرفتیم.شاید خودت هیچ متوجه زمان نباشی فقط تولد تولد
گفتن رو بلد باشی و کادو گرفتن ولی برای من یه حسی داره
حس بزرگ شدن دختر زیبایم....
الان سه ساله شدی گلم و سه سالگی سال هیجان و
شیطنت می باشد ببینم برای دختر نازم چطوری خواهد بود.
خیلی هیجان تولدت رو داشتی مدام می گفتی مامان کی
هوا تاریک میشه و تولدم شروع میشه شب تولد خیلی گل
بودی اگر چه پارسا با شیطنتاش نذاشت درست ازت عکس
بگیرم بازم طوری نیست مهم فیلمهاشه که خیلی خوب شده.
کادوهای قشنگی گرفتی خیلی خوشحال شده بودی و ذوق
می کردی مبارک دخترم.
خدا میدونه دلم می خواد تا وقتی توانایشو دارم تولداتو به
یادگار بذارم و یا خودت عزیزم ادامه بده....
قربون اون لبات وقتی می خواهیم عکس بگیریم لباتو اینجوری می کنی
تازه همون موقع یه ذره انگشتت پوست شده بود یاد چسب افتادی برات اوردم همیشه دوست داری کاراتو خودت انجام بدی پارمیسم
این کلاغ قشنگ قار قاری روعمو مرتضی برات اورده بود خیلی دوسش داری
جشن تو جشن تولد تموم خوبی هاست
تولد تو شروع زیبای تموم شادی هاست
تولدت مبارک، تولدت مبارک
